بیا به هیچی فکر نکنیم. بیا دو دیقه نگران آیندهای که هنوز نیومده و گذشتهای که رفته فکر نکنیم. خسته نشدی انقدر راجع به همهچیز فکر کردی آخه؟ روزا میرن و شبا میان و خورشید میره و ماه درمیاد و بیست و چهارساعتات همینجوری میرن و میرن و میرن.توی این بیست و چهارساعتاام خیلیا میمیرن خیلیاام متولد میشن. یهجا یکی،یکی دیگه رو میکشه،یهجاام یکی، جون یکی دیگرو نجات میدهرسالت. دلیل. هرچیینی میخوام بگم بنده خداملت به سردردشون بیشتر از ناراحتی تو فکر میکنن. همه این آشغالا رو بریز دور، اثری از آثار خودتو نذار بمونه، نذار بمونه که دل کسی بخواد تنگ بشه واستالبته اگه کسی باشهتا کمر برو توی درس و کتاب و خودتو با درس خوندن خفه کن دخترم. چون سگ درس خوندن میارزه به این دوست و رفیقایی که توی دوره مزخرف دبیرستان واسه خودت انتخاب کردی. چون حتییییی درس خوندن هم برات بیشتر میمونه تا این اصطلاحا دوستا که وقتی از دست نتیجه آزمونشون کفری میشن، میان میگن ناراحتیشون بهخاطر توعه و یکساعت و نیم حدال راهپیمایی میکنن روی اعصاب تویی که میدونن ناراحت میشی ازین ناراحتیای که فکر میکنی بهخاطر توعه. آدمی که هیچوقت ناراحتی تو براش مهم نبوده. یادت میاد اونروز زیر تور بسکتبالو که خدا بخواد؟ ها؟ اونم یادت رفته بود نه؟ بیخیال توروخدا. بشور همهچی رو و بذار کنار. از امروز به بعد حق نداری فکرتو مشغول آدمایی بکنی که نه تو براشون ارزش داشتی نه دیگه اونا برات ارزش دارنخدا اون بالا نشسته و داره همهمونو میبینه. یا میخنده بهمون یا از دستمون ناراحت میشه یا واسمون دلش میسوزه. نمیدونم داره چیکار میکنه وقتی منو از بالا میبینه. اگه من خودمو از بالا میدیدم چیکار میکردم؟ گریه میکردم. من روی یه ابر مینشستم و گریه میکردم که تواناییامو به کار نمیگیرم. بیحاشیه، مسلط و بادقت. این سهتا صفت، صفتایین که بعد از اینکه از این مدرسه رفتی باید پشتسرت همه بلااستثنا بگن.
چیه این زندگی بابا؟ هی دور میزنی دور خودت و تهش هیچی. این گربهها که توی کارتون با کلاف کاموا بازی میکردنو دیدین؟ مثه اونا شده زندگی ماام. خوشم نمیاد که اگه از بالا خودمو ببینم باید بشینم گریه کنم واسه حماقتایی که کردم. چیه بابا این فاز گرفتنا؟ فقط برو توی کار خودت. ینی میدونی میخوام یهجوری بشه که حداکثر تا دهسال دیگه برگردی ایران و با نیش باز بگی خباین هفته خیلی زیاد خوابیدم. دوازده ساعت در هفتهمیخوام در همینحد بنگرم در طلب و منگرم در عجزمهم نیست الان کیام و کجام و چیکار میکنم و از کجا اومدم. مقصد دست منه. وقتی بشینم رو ابرا، حق ندارم گریه کنم.
درباره این سایت