بعضیوقتا یهآدمایی حالتو میپرسن و از دیگران سراغتو میگیرن که دهنت باز میمونه که عههههه این منو یادش بوده، کاش بیشتر سراغشو میگرفتمبعد یهآدمایی سراغتو نمیگیرن که دهنت بیشتر باز میمونه که عههههه این که من، اونهمه پشتش وایسادم و هواشو داشتم اصلاً براش مهم نبوده که من رفتم. اصلاً براش مهم نیست که کجام و چیکار میکنم و اصلاً یهجوری که.ولش کن.
لعنت به من و انتخابایی که هیچجوری نمیشه درستشون کرد و ازشون رد شد؛ باید موند و تاوان پس داد. خودم کردم که لعنت بر خودم باد.
خوبه که یهدوست دارم حداقل. از خوششانسیای زندگیم اینه که یهآدم قابل اعتماد دارم و همین برام کافیه. خدایا؟ شکر.
درباره این سایت